دولت ایران در حال گذار در حاکمیت اقتصادی، مقررات و سیاستهایی مانند حذف یارانهها، کنترل کمتر دولتی بر اقتصاد، افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی، کاهش تورم، گسترش بخشهای غیرنفتی و اشتغالزایی است. با این حال، برنامه پنج ساله مدیریت اقتصاد همه شکست خورده است. از زمان تغییر دولت، در نتیجه موضعگیریهای سیاسی رهبران دولت، تکانهای اساسی در اقتصاد این کشور رخ داده است (آمزگر، 2006). رهبر دولت از طریق تغییر در تنظیم نرخ وامدهی به زیر نرخ تورم تأثیر گذاشت، در حالی که حداقل دستمزدها را با افزایش سالانه پروژههای سرمایهبر نسبت به افراد شاغل تنظیم کرد تا دسترسی به اعتبار بالای شهروندانش را تسهیل کند. با این حال، مقصر اصلی بیکاری توسط این سیاست مورد توجه قرار نگرفت. تلاش سیاست ایران برای ادامه اجرای برنامههای انرژی هستهای توسط جامعه بینالملل به شدت مورد چالش قرار گرفته است، کشورهایی مانند ایالات متحده و کشورهای دوست ایالات متحده تحریمهای اقتصادی را بر تمامی مبادلات تجاری با ایران اعمال کردهاند (حسین، 2009). در نتیجه بسیاری از شرکای تجاری ایران روابط خود را با جمهوری قطع کرده اند و از این رو مشکل نرخ ارز، از آنجایی که دلار آمریکا رایج ترین ارز در تجارت بین المللی است، کاهش ارزش پول ایران تا نرخ برابری 10500 ریال به ازای هر دلار آمریکا افزایش یافته است.
ما یک گزارش سفارشی در مورد ارز ایرانی و عوامل موثر بر آن به طور خاص فقط برای شما می نویسیم16. 05 دلار11 دلار در هر صفحه
807 نویسنده معتبر آنلاین
تحریم تجاری با کاهش صادرات و متضرر شدن درآمدها و خشک شدن منابع حیاتی، ضرر بیشتری نسبت به سود در کشور ایجاد کرده است. با وجود وضعیت ارزی بیمار، سیاست اخیر دولت مبنی بر پایان یافتن یارانه های دیرینه کالاهای اساسی نیز به موجی از اقتصاد در حال حاضر منجر شده است. اقتصاد ایران برای ثبات در اجرای سیاست خود باید تدبیر بی سابقه ای از خود نشان دهد و بتواند به سرعت سیاست های خود را اصلاح کند.(بختیار، 1389)
عوامل سیاسی
امنیت بین المللی
ایران هنوز به طور کامل از اثرات جنگ تاریخی خلیج فارس پس از جنگ نجات پیدا نکرده است. موضع ایران در جنگ، سازمان ملل و دولت آمریکا تحریم های اقتصادی را علیه ایران اعمال کردند. باری، 2010 خاطرنشان کرد: «... تحریم ها ایران را از صادرات فرآورده های نفتی به ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا منع کرد.»این گامی برای ناکام گذاشتن مشارکت ایران در تجارت بینالمللی بود تا ایران را وادار به خروج از برنامه هستهای خود کند. سایر کشورهای اتحادیه اروپا نیز از تحریم های سازمان ملل پیروی کرده و تحریم هایی را علیه ایران اعمال کردند. در خاورمیانه، ایران یکی از تأثیرگذارترین کشورهایی است که وضعیت صلح و امنیت جهانی را تعریف می کند. دولت دائماً عزم خود را برای دفاع از سیاست های خود در مورد جنگ هسته ای نشان می دهد (قیصری، 1388). ایران در تسلیحات هستهای با کره شمالی رقابت میکند، اما برنامه هستهای سرمایهگذاری گزافی برای مالی آن است. علیرغم صادرات انبوه، تاثیر آن بر تولید ناخالص داخلی ایران، مقدار مربوطه صرف شده برای تاسیسات هسته ای بر درآمد حاصل از آن تاثیر منفی می گذارد.
دموکراسی و اصلاحات قانون اساسی
ایران مدت طولانی بود که یک دولت تئوکراتیک حزب واحد تا پس از اصلاحات قانون اساسی ، که اجازه بازنمایی های چند حزبی را می داد. برادری های سیاسی ، که در مخالفت با دولت بوجود آمده است ، شامل فدایین مردم ، موژدین-خالق و حزب دموکراتیک کرد می شود. ساختار جدید ، ساختار دولت ، جدا از هزینه انتخابات و اصلاحات قانون اساسی ، برای نگهداری گران تر است (راجر ، 2007) ، (Jblili & Balien ، 2007). این بودجه ملی را افزایش می دهد ، که تأثیر منفی مستقیمی بر نرخ تورم دارد و تأثیرات حتی در موارد انتخابات مورد مناقشه افزایش می یابد. البته افزایش نرخ تورم در افزایش ریال ایران در برابر دلار آمریکا نشان می دهد.
مسائل اقتصادی
خصوصی سازی ارز خارجی
ارزی برای مدت طولانی متعلق به دولت بود تا اینکه پس از انتخابات ، هنگامی که رئیس جمهور احمدجد برنامه خصوصی سازی را با هدف عدم تمرکز ارز خارجی معرفی کرد. این امر عملکرد بورس اوراق بهادار تهران را کاهش داد و صاحبان خصوصی را ترغیب کرد تا با استفاده از نرخ های کنترل نشده ، مشاغل غیر رسمی بازار سیاه را اداره کنند. همراه با بازار سیاه ، پولشویی نیز کنترل نشده بود (ژانویه ، 2008). بازار سیاه به صورت نمایی نرخ ارز را افزایش داده و تورم را تقویت می کند. نرخ ارز کنترل نشده باعث افزایش هزینه های واردات شد زیرا مشاغل بازارهای سیاه را برای مبادله ترجیح می دهند ، بنابراین سهام ذخایر دلار آمریکا را در موسسات مالی رسمی کاهش می دهد (Esfahani and Pesaran ، 2008). موسسات مالی به دلیل تقاضای زیاد و عرضه کم ، دلار آمریکا را با نرخ بالاتر فروختند. صادرات همچنین کاهش یافته است زیرا موسسات مالی از نرخ استاندارد استفاده می کردند ، که پایین تر از نرخ فروش بازار سیاه معاصر بود. این امر پس از فروش 80 ٪ سهام بورس سهام تهران به سرمایه گذاران خصوصی ، بر تولید ناخالص داخلی و همچنین قدرت مالی دولت تأثیر منفی گذاشت. پولشویی مبلغ قابل توجهی پول را از کنترل خارج کرد به گونه ای که سیستم مالیات نمی تواند درآمد دولت را به طور دقیق حساب کند.
وابستگی به صادرات نفت و گاز
ایران کاملاً به محصولات نفت و گاز برای صادرات بستگی دارد ، که اقتصاد این کشور را در معرض نوسانات ناشی از ماهیت خالی قیمت بین المللی نفت قرار می دهد. بنابراین ، این کشور بر اساس پیش بینی اقتصادی که قیمت نفت هرگز نمی تواند در آینده ای نزدیک سقوط کند ، به فرضیه توهین آمیز تکیه می کند. اقتصاد ایران در تنوع فعالیت های اقتصادی موفق نبوده است. دولت تلاش ناموفق برای معرفی محصولات غیر GAS و کشاورزی است. دولت بیش از 30 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در سایر محصولات غیر از گاز و نفت نیاز دارد. تنها صنایع تولیدی پر رونق پالایشگاه های نفتی و شرکت های تولید گاز طبیعی است (جیسون ، 2012). این در اصل برای پایداری اقتصاد ایران مضر است در صورت تحمیل هرگونه مجازات بر صادرات آن ، یا باید قیمت نفت کاهش یابد. این به معنای فلج کامل برای اقتصاد ایران ، هم برای بخش های خصوصی و هم برای تولید درآمد دولت است. ممکن است بیش از اتکا به صادرات نفت دلیل نرخ بیکاری زیاد در ایران باشد. بیش از 11. 80 ٪ از جمعیت آن در حال حاضر بیکار هستند و نرخ تورم در حال حاضر 21. 5 ٪ است.
در تلاش برای حل و فصل بیکاری و مشکلات اقتصادی ، دولت یارانه های کالاهای حیاتی را در سال 2010 به عنوان یکی از اصلاحات اقتصادی خود معرفی کرد. بعداً ، این ثابت شد که برای دولت گران است و تصمیم گرفت یا یارانه ها را با پشتیبانی مستقیم مالی از طریق پرداخت ماهانه جایگزین کند (گلادستون ، 2012). در نتیجه ، اقتصاد در اجرای سیاست جدید که منجر به تورم زیاد و منجر به افزایش نرخ مبادله می شود ، با فشار عظیمی روبرو شده است. این امر با درگیری ایران در نصب راکتورهای هسته ای برای تولید انرژی جایگزین بدتر می شود. ترکیبی از این عوامل ، واردات و صادرات ایران را فلج می کند. شکاف بین ظرفیت صادرات و واردات در حال حاضر بسیار باریک است. به عنوان مثال ، در سال 2010 صادرات ایران به 76. 5 دلار آمریکا رسید در حالی که صادرات 61. 3 دلار آمریکا بود و یک شکاف باریک برای به حساب آوردن قدرت خرید خالص باقی مانده است. در دهه 1980 ، قبل از اینکه ایالات متحده تحریم های اقتصادی علیه ایران را تحویل دهد ، 1 دلار برای 175 ریال ایرانی مبادله کرد (Valadkhani ، 2001). با این وجود ، ریال ایران شروع به استهلاک فوق العاده کرد. به عنوان مثال ، در سال 1993 ، 1 دلار آمریکا در 1750 ریال ایرانی (2001) رد و بدل شد. علی رغم تلاش دولت برای بازگرداندن موقعیت خود ، ریال ایران همچنان به استهلاک بیشتر ادامه داد. در سال 2001 ، 1 دلار آمریکا در 7970 ریال ایران (2001) رد و بدل شد.
منابع
امزگار ، جی. (2006) اقتصاد ایران در آشفتگی.
Bakhtiar ، A. (2010) ایران و اقتصاد آن.
باری ، پ. (2010) بزرگترین آسیب پذیری اقتصاد ایران.
Esfahani ، S. H. ، & Pesaran ، H. M. (2008). اقتصاد ایران در قرن بیستم: یک چشم انداز جهانی. ایالات متحده: دانشگاه ایلینویز در Urbana-Champaign.
Gheissari ، A. (2009) ایران معاصر: جامعه اقتصاد و سیاست.
گلادستون ، R. (2012). ارز ایران با کم در مقابل دلار. نیویورک: شرکت نیویورک تایمز.
حسین ، A. (2009) خود مثله شدن اقتصاد ایران.
ما یک گزارش سفارشی در مورد ارز ایران و عوامل مؤثر بر آن به طور خاص برای شما خواهیم نوشت!اولین مقاله خود را با 15 ٪ تخفیف دریافت کنید
ژانویه ، ب. (2008). انقلاب ایران. مینیاپولیس: گروه انتشارات لرنر ، شرکت
جیسون ، پ. (2012) داستانهای جمع آوری ارز تهران در اقتصاد تلاش در ایران.
Jblili ، A. ، & Balien ، J. (2007) مدیریت انتقال به اقتصاد بازار.
راجر ، س. (2007) بحران نفت ایران و امنیت ملی ایالات متحده.
Valadkhani ، A. (2001). تجزیه و تحلیل از برنامه توسعه پنج ساله سومین ایران در دوره پس از انقلاب (2000-2005). Wollongong ، استرالیا: گروه اقتصاد ، مرکز اشتغال کامل و عدالت ، دانشگاه وولونگونگ.