دریابید که چرا باید یک برنامه تجاری داشته باشید – و پنج عنصری که ممکن است به شما در اجرای موفقیت آمیز آن کمک کند.
تصمیم برای خرید یک سهام معمولاً به این گمان بستگی دارد که می توانید سود کنید. اما بازارها غیرقابل پیشبینی هستند و در مسیر الهام گرفتن تا موفقیت میتوانند اتفاقات زیادی بیفتند، به همین دلیل است که معاملهگران باتجربه قبل از پرداخت هر گونه پولی، برنامههای تجاری را تهیه میکنند.
به طور خلاصه، برنامه تجارت به معنای تنظیم پارامترهایی برای ورود و خروج از معاملات، میزان پولی که در معرض خطر قرار می دهید و یک استراتژی سود است. آن را به عنوان ابزاری برای حفظ خونسردی در هنگام ساختن و تغییر شکل موقعیت ها در زمانی که بازارها در حال حرکت هستند، در نظر بگیرید.
با یک خود ارزیابی سریع شروع می شود:
- اساس تصور شما چیست؟آیا به عوامل اساسی متمرکز بر عملکرد شرکت نگاه می کنید یا عوامل فنی بر اساس روندها و الگوهای بازار در نمودارهای سهام؟
- کدام سبک سرمایه گذاری را ترجیح می دهید؟به عنوان مثال، آیا به دنبال سهام با رشد سریع هستید یا سهام با ارزش کمتر؟آیا شما یک روند معامله می کنید یا یک ضد روند؟
- دیدگاه شما در مورد احساسات بازار چیست؟آیا حرکت به طور کلی به بالا یا پایین متمایل است؟
پس از بررسیها - و فهرستی از سهام یا صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) متناسب با روش تحقیق مورد علاقه خود (بنیادی، فنی یا هر دو) را شناسایی کردید، آماده تهیه پیشنویس طرح هستید. در اینجا پنج عنصر کلیدی برای گنجاندن آورده شده است.
1. افق زمانی شما
مدت زمانی که قصد نگهداری سهام را دارید به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. به طور کلی، معامله گران در یکی از سه دسته قرار می گیرند:
- معامله گران تک جلسه ای بسیار فعال هستند و به دنبال کسب سود از تغییرات اندک قیمت در بازه های زمانی بسیار کوتاه (دقیقه یا ساعت) در طول روز معامله هستند.
- معامله گران Swing معاملاتی را هدف قرار می دهند که می توانند در چند روز تا چند هفته تکمیل شوند.
- معامله گران موقعیت به دنبال سودهای بزرگتر هستند و می دانند که دستیابی به آنها اغلب بیش از چند هفته طول می کشد.
2. استراتژی ورود شما
به دنبال سیگنالهای ورودی باشید - به عنوان مثال، واگرایی از خطوط روند و سطوح پشتیبانی - تا به شما کمک کند معاملات خود را انجام دهید. سیگنالهایی که استفاده میکنید و سفارشهایی که برای بهبود آنها استفاده میکنید به سبک و ترجیحات معاملاتی شما بستگی دارد.
در اینجا مثالی از حرکت در خارج از سطح حمایت یا مقاومت با افزایش حجم وجود دارد که به عنوان شکستگی نیز شناخته می شود.
آیا این سهم برای شکست آماده است؟
مثال فرضی و فقط برای اهداف توضیحی است.
در نمودار، XYZ به تازگی از سطح مقاومت عبور کرده است - قیمتی که فروش ممکن است به اندازه کافی قوی باشد تا از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. در صورت شکست، معاملات را محدود به سهامی کنید که از مناطق مقاومت عبور کرده اند و حجم معاملات در آنها بالاتر از حد متوسط است، نه فقط برای روز معامله بلکه برای زمان خاصی از روز.
معاملهگری که به دنبال نقطه ورود است میتواند XYZ را کمی بالاتر از سطح مقاومت بخرد، در این مورد میتواند به معنای خرید با قیمت 123 دلار باشد. برای کمک به مدیریت ریسکهای خود در صورت برگشت، معاملهگر میتواند یک سفارش توقف به قیمت 120 دلار نیز بدهد. اگر سهام به زیر 120 دلار سقوط کند، دستور توقف به دستور بازار برای فروش سهام تبدیل می شود. با این حال، هیچ تضمینی وجود ندارد که اجرای دستور توقف در قیمت توقف یا نزدیک به آن باشد، بنابراین ریسک به طور کامل حذف نمی شود.
در اینجا مثال دیگری با سهامی است که در حال عقب نشینی است، به این معنی که از اوج اخیر سقوط کرده است. چیزی که ما در اینجا به دنبال آن هستیم، ورود احتمالی است که سهام فقط قبل از افزایش مجدد، موقتاً نفس می کشد.
آیا این سهم عقب نشینی کرده است؟
مثالها فرضی و فقط برای اهداف توضیحی است.
با جستجوی برخی حوزههای حمایتی شروع کنید - سطح قیمتی که در آن تقاضا ممکن است به اندازه کافی قوی باشد تا از کاهش بیشتر جلوگیری کند - مانند عقبنشینی سهام به میانگین متحرک یا پایینترین سطح قبلی. برخی معاملهگران حتی منتظر میمانند تا قیمت سهام به بالاتر از قیمت روز قبل برود - نشانهای از اینکه ممکن است عقب نشینی به پایان برسد. در این مورد، XYZ همچنان بالاتر از سطح حمایت 30. 50 دلار معامله می شود، بنابراین ورود به 31 دلار می تواند منطقی باشد.
3. طرح خروج شما
وقتی صحبت از یک استراتژی خروج به میان می آید، برای دو نوع معامله برنامه ریزی کنید: آنهایی که به نفع شما هستند و معاملاتی که انجام نمی دهند. ممکن است وسوسه شوید که اجازه دهید معاملات مطلوب اجرا شود، اما فرصت های کسب سود را نادیده نگیرید. به عنوان مثال، زمانی که معاملهای در مسیر شما پیش میرود، میتوانید بخشی از موقعیت خود را به قیمت هدف اولیه خود بفروشید و اجازه دهید بقیه موقعیت خود اجرا شود.
برای آماده شدن برای زمانی که یک معامله علیه شما حرکت می کند، می توانید یک دستور توقف را با قیمتی کمتر از سطح حمایت تعیین کنید تا در صورت شکسته شدن سهام به زیر آن سطح، ریسک خود را مدیریت کنید.
4. اندازه موقعیت شما
معامله با ریسک است. یک برنامه تجاری خوب، قوانین اساسی را برای میزان ریسک پذیری در هر معامله ایجاد می کند. مثلاً بگویید نمیخواهید بیش از 2 تا 3 درصد از حساب خود را در یک معامله از دست بدهید. میتوانید کنترل بخش یا موقعیتهایی را متناسب با بودجه خود در نظر بگیرید.
در اینجا یک سناریو وجود دارد: یک معامله گر با سرمایه کل 150000 دلار، علاقه مند به معامله سهام با قیمت 67 دلار برای هر سهم است. معامله گر می تواند حداکثر بودجه برای هر معامله 10٪ از حساب یا 15000 دلار تعیین کند. این بدان معناست که حداکثر تعداد سهامی که معامله گر می تواند بخرد 223 (15000 دلار ÷ 67 دلار) است.
بیایید همچنین تصور کنیم که معامله گر نمی خواهد بیش از 3000 دلار از 150000 دلار خود را در این معامله از دست بدهد. اگر آن مقدار را بر 223 سهم تقسیم کنیم، به این معنی است که معامله گر می تواند افت 13. 45 دلاری هر سهم (3000 دلار ÷ 223) را تحمل کند. با کم کردن این مقدار از قیمت فعلی سهام، به معاملهگر قیمت توقف هدف 53. 55 دلار (67 تا 13. 45 دلار) میرسد. معاملهگر ممکن است هرگز مجبور به استفاده از این دستور توقف نشود، اما اگر معامله به سمت اشتباه حرکت کند، حداقل این دستور وجود دارد.
5. عملکرد تجاری شما
آیا با معاملات خود پول در می آورید یا ضرر می کنید؟و مهمتر از همه، آیا می دانید چرا؟
به تاریخچه معاملات خود نگاه کنید تا امید به معامله نظری خود را محاسبه کنید، یعنی میانگین سود (یا ضرر) در هر معامله. شما با تعیین درصد معاملاتی که سودآور بوده اند در مقابل معاملاتی که سودآور نبوده اند، شروع می کنید. این به عنوان نسبت برد / باخت شما شناخته می شود. در مرحله بعد، میانگین سود خود را برای معاملات سودآور و میانگین ضرر را برای معاملات غیرسود محاسبه کنید. سپس، نسبت برد/باخت خود را در میانگین سود/باخت ضرب کنید تا میانگین سود در هر معامله برنده و میانگین ضرر به ازای هر بازنده را بیابید. دومی را از اولی کم کنید تا امید تجاری شما مشخص شود. در اینجا مثالی از نحوه ظاهر آن آمده است:
معاملات شما چقدر سودآور است؟
یک امید تجاری مثبت نشان می دهد که به طور کلی، تجارت شما سودآور بوده است. اگر امید به معامله شما منفی است، احتمالاً زمان آن رسیده که معیارهای خروج خود را برای معاملات بررسی کنید.
مرحله آخر این است که به معاملات فردی خود نگاه کنید و سعی کنید روندها را شناسایی کنید. برای مثال، معاملهگران فنی میتوانند میانگینهای متحرک را بررسی کنند و ببینند که آیا برخی از آنها برای تنظیم سفارشهای توقف (مثلاً 20 روز در مقابل 50 روز) سودآورتر از دیگران هستند یا خیر.
چسبیدن به آن
حتی با یک برنامه تجاری محکم، احساسات می توانند شما را از مسیر خارج کنند. این امر به ویژه زمانی صادق است که معامله ای در مسیر شما پیش می رود. قرار گرفتن در طرف برنده یک معامله عالی است، اما امتیاز دادن به یک سری از آنها بسیار بهتر است. درک آنچه در یک برنامه تجارت هوشمند وجود دارد اولین قدم برای آماده سازی شما برای تجارت بعدی است.